چکیده
در اين مطالعه با استفاده از مدل تصحيح خطاي برداري به بررسي اثر تعرفه دانه روغني، روغن خام و روغن نباتي بر قيمت مصرف كننده روغن نباتي در ايران پرداخته شده است. اطلاعات استفاده شده سري زماني ماهانه بوده كه از سال 1383 تا 1391 را شامل ميشود. الگوي استفاده شده نيز الگوي VECM و VAR بوده است. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد تنها يك رابطه تعادلي بلندمدت بين متغيرهاي مذكور وجود دارد و اثر تعرفه روغن نباتي بر شاخص قيمت مصرفكننده و توليدكننده به ترتيب 0.4 و 0.07 است. همچنين افزايش يك درصدي تعرفه دانه روغني و روغن خا م نباتي بر شاخص قيمت مصرفكننده و توليدكننده به ترتيب سبب 2.35 و 0.19 درصد افزايش قيمت مصرفكننده روغن نباتي خواهد شد. فاصله شديد بين ميزان تأثيرگذاري تعرفه دانه روغني و روغن خام بر قيمت مصرفكننده نشان ميدهد كه حلقه روغنكشي در كشور از كارآمدي كافي برخوردار نيست و عملاً سبب ميشود تا اثر افزايش تعرفه دانه به نحو مضاعفي به مصرفكنندگان تحميل شود. لذا اصلاح ساختار صنعت روغنكشي ميتواند به توسعه كشت دانههاي روغني و عدم تحميل بار اضافي قيمت بر دوش مصرفكنندگان كمك كند.
نتیجه گیری و پیشنهادها
در اين مطالعه تلاش شد تا با استفاده از الگوي تصحيح خطاي برداري و روابط بلندمدت مستخرج از اين الگو به بررسي اثرگذاري تعرفه بر قيمت مصرفكننده و توليدكننده و قيمت روغن خام در كشور پرداخته شود. همان طور كه در بخشهاي قبل بحث شد، بحث تعرفهها و آزادسازي تجاري از بحثهاي مهم در سياستگذاريهاي كلان كشور است. روغن نباتي از جمله كالاهاي اساسي است كه به طور مستقيم و به عنوان نهاده در بسياري از صنايع غذايي كشور استفاده ميشود. تغيير تعرفه واردات اين كالاي اساسي اثرات بسياري در قيمت ديگر كالاها خواهد داشت. از طرفي بخشي از تأمين اين كالاي نهاده اي در داخل كشور صورت ميگيرد كه متأثر از سياست تجاري كشور خواهد بود. در اين مطالعه ميزان اثرگذاري بلندمدت تعرفه واردات اين كالا بر قيمت توليدكننده، مصر ف كننده و قيمت روغن خام بررسي شد.
طبق نتايج به دست آمده از مطالعه نشان ميدهد كه تغيير (افزايش) تعرفه واردات روغن نباتي به اندازه يك واحد باعث ميشود كه قيمت مصرفكننده روغن نباتي به انداز ه 0.4 واحد و قيمت به اندازه 0.07 افزايش يابد. درعين حال تغيير (افزایش) تعرفه دانه روغني موجب افزايش قيمت روغن خام به اندازه 0.6 واحد خواهد يافت. نكات قابل توجه آن است كه تعرفه اثرات مشابهي بر قيمت مصرفكننده و توليدكننده روغن دارد . ولي ميزان افزايش قيمت مصرفكننده به مراتب بيشتر از توليدكننده است.
اثرپذيري بيش ازحد قيمت روغن خام از تغيير تعرفه دانه روغني نشان ميدهد كه چگونه بخش مهمي از بار تعرفهاي دانههاي روغني نيز به مصرفكننده منتقل مي شود. از طرفي فاصله شديد بين ميزان تأثيرپذيري قيمت مصرفكننده از تعرفه دانه روغني (2.35) و روغن خام (0.19) نشان مي دهد كه حلقه روغن كشي در كشور از كارآمدي كافي برخوردار نيست و عملاً سبب ميشود تا افزايش تعرفه دانه به نحو مضاعفي به مصرفكنندگان تحميل شود، درحالي كه حلقه تصفيه روغن عملاً چنين نميكند.
افزايش توليد دانه هاي روغني درگرو ايجاد تقاضاي مؤثر در حلقههاي بالادستي است. ناتواني صنعت روغنكشي در رقابت با روغن خام وارداتي عملاً سبب شده تا كشت دانههاي روغني چندان رونق نگيرد و صنعت مرغداري نيز ناگزير از واردات مستقيم كنجاله باشد. لذا اصلاح ساختار صنعت روغنكشي ميتواند به توسعه كشت دانههاي روغني و عدم تحميل بار اضافي قيمت بر دوش مصرفكنندگان كمك كند.
برای دریافت فایل اصلی و کامل این مقاله از طریق لینک زیر اقدام کنید:
مقالات مرتبط رو حتما ببینید
نظر شما برای ما با ارزشه
0 دیدگاه