چکیده
سیاست تعرفه وارداتی در طول زنجیره عرضه محصولات کشاورزی همواره یکی از چالشهای سیاست گذاران این بخش بوده است. در این مطالعه اتخاذ سیاستهای گوناگون نرخ تعرفه بر محصولات خام در ابتدای زنجیره و محصول فرآوری شده در انتهای زنجیره عرضه روغن نباتی ایران مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به پیوستگی بازارهای گوناگون در طول زنجیره، از تعادل جزئی چندبازاره جهت شبیهسازی سناریوها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که با کاهش 20 درصد (40 درصد) درصد تعرفه دانههای روغنی، مقدار تولید و واردات روغن خام به ترتیب 169 درصد (189 درصد) افزایش و 89 درصد ( 99 درصد) کاهش مییابد. حال آنکه افزایش 20 درصد (40 درصد) تعرفه روغن نباتی باعث کاهش مازاد رفاهی مصرف کنندگان این محصول به مقدار 32 درصد (56 درصد) خواهد شد. هم چنین، افزایش تعرفه روغن نباتی اثر ناچیزی بر محصولات زنجیره های ابتدایی شامل روغن خام و دانههای روغنی دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، پیشنهاد میشود که به منظور افزایش کارایی و اثربخشی سیاستهای بازاری، اثرات متقابل این سیاستها بر زنجیرههای متوالی عرضه روغن نباتی مورد توجه قرار گیرد.
نتیجه گیری و پیشنهادها
در این مطالعه سیاست تشدید تعرفه در زنجیره عرضه روغن نباتی ایران، مورد بررسی قرار گرفت. با توجه گستردگی زنجیره عرضه روغننباتی و محدودیتهای مدل های آماری و پارامتریک، مدل تعادل قیمتی چندبازاره روغن نباتی ایران بر اساس سال پایه 95 – 1394 و محدودیتها و شرایط بازار طراحی شد. با توجه به هدف پژوهش، سیاست تشدید تعرفه در قالب سناریوهای کاهش تعرفه دانههای روغنی و افزایش تعرفه وارداتی روغن نباتی طراحی و اعمال شد.
سیاست تشدید تعرفه بر اساس اختلاف تعرفه وارداتی محصولات خام ابتدای زنجیره و محصولات فرآوری شده انتهای آن محاسبه میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهند که اتخاذ این سیاست بر اساس این که از سمت محصولات خام و یا فرآوری شده باشد، اثری متفاوت دارد. این نتیجه همسو با مطالعات صورت گرفته در این زمینه است
McCorristion and Sheldon, 2004; Javorcik and Narciso, 2008; Mosavi and Esmaeili, 2012; Gilanpour and Valiohammadi, 2014; Hwang et al., 2016
کاهش تعرفه دانههای روغنی باعث افزایش واردات دانههای روغنی، افزایش تولید روغن خام و کاهش محسوسی در قیمت روغن خام داخلی و روغن نباتی خواهد شد. حال آن که افزایش تعرفه محصول فرآوری شده در انتهای زنجیره بیشترین تاثیر را بر مصرفکنندگان این محصول در پی خواهد داشت. هم چنین، تبعات رفاهی کاهش تعرفه دانههای روغنی با وجود قیمت تضمینی بر تولیدکنندگان بی اثر است. لذا تغییر مازاد رفاهی در نتیجه اعمال سیاست تشدید تعرفه بر مصرفکنندگان به مراتب بیشتر از تولیدکنندگان است. نکته قابل توجه این است که درآمد تعرفهای دولت، مازاد رفاهی تولید کننده دانههای روغنی و مصرفکننده روغن نباتی نمیتواند به طور کامل اثر اعمال سیاست تعرفهای را بر کل زنجیره نشان دهد. در واقع، این نتایج باید در قیاس با افزایش تولید روغنخام همراه با افزایش اشتغال در این زنجیره مورد بررسی قرار داد. با توجه به محدود بودن کشت دانههای روغنی در مقایسه با تولید روغنخام و روغننباتی، دور از واقع نیست که اثرات خارجی مثبت افزایش تعرفه دانه های روغنی بر اشتغال و تولید روغن خام به مراتب بیش از کاهش مازاد رفاهی تولیدکننده این محصولات باشد. بررسی این موضوع نیاز به داده های دقیقی از اشتغال مستقیم و غیرمستقیم از هر یک از بازارهای زنجیره عرضه روغن نباتی دارد که در دسترس نیست. گفتنی است که اولویت و وزنی که سیاستگذار برای ذینفعان این زنجیره متصور هستند نیز بر تصمیم نهایی میتواند تاثیرگذار باشد. برای مثال، اگر سیاست کلی در راستای افزایش اشتغال باشد، سیاستگذار وزن بیشتری به افزایش تولید روغن خام در نظر خواهد گرفت. لذا پیشنهاد می شود این موضوع در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرد.
بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود که تشدید تعرفه با تاکید بر کاهش تعرفه دانههای روغنی اتخاذ شود. سیاست قیمت تضمینی به عنوان یک ابزار تنظیم کننده مانع از سریز اثر منفی سیاستهای تعرفهای بر تولید دانههای روغنی خواهد شد. این در حالی است که اثر این سیاست بر خودکفایی روغن خام معنیدار و مثبت است. هم چنین، در اتخاذ هر سیاستی تاکید میشود که
سیاستگذار نگاه کلی و همه جانبه بر کل زنجیره عرضه روغن نباتی داشته باشد و بر یک زنجیره خاص متمرکز نشود. در این صورت پیامدهای منفی سیاست در کنار اثرات مثبت آن مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال، حمایت صرف از تولیدکنندگان دانههای روغنی بدون توجه به عمدهترین متقاضی محصول این زنجیره، یعنی تولیدکنندگان روغن خام، در نهایت باعث کاهش اثربخشی هر نوع سیاست حمایتی خواهد شد. بر همین اساس، پیشنهاد میشود سیاستهای حمایتی در جهت افزایش بهرهوری و ظرفیت کارخانههای تولید روغن خام و نباتی در راستای افزایش خودکفایی در کل زنجیره اتخاذ شود. این موضوع مستلزم این است که بر اساس افقهای سیاستگذاری، ظرفیت تولید و مصرف هر یک از محصولات زنجیره بر اساس روابط بین آنها همواره مورد توجه سیاستگذاران باشد. در نهایت، نبود هماهنگی بین نهادهای سیاستگذاری در طول زنجیره عرضه روغن نباتی باعث کاهش اثر بخشی و یا خنثی شدن سیاستهای اتخاذ شده بر هر یک از بازارهای این زنجیره خواهد شد. این امر ایجاب میکند که نهادی در راستای هماهنگی بین نهادهای گوناگون سیاستگذار از جمله وزارت صنعت، معدن، تجارت و وزارت کشاورزی ایجاد شود.
برای دریافت فایل اصلی و کامل این مقاله از طریق لینک زیر اقدام کنید:
مقالات مرتبط رو حتما ببینید
نظر شما برای ما با ارزشه
0 دیدگاه